دیالوگ های عارفانه با پیر خرابات
۱-از او پرسیدم یک هفته دیگر از ماه مبارک رمضان باقی نمانده …چرا حاجات ما روا نمی شود و یار رخ نمی نمایاند گفت پسرم آب در کوزه و تو تشنه لبی . همین که روزه داری و به او می اندیشی و با او سخن می گویی یعنی به مقصود رسیده ای . همین … ادامه خواندن دیالوگ های عارفانه با پیر خرابات
برای جاسازی نوشته، این نشانی را در سایت وردپرسی خود قرار دهید.
برای جاسازی این نوشته، این کد را در سایت خود قرار دهید.